عباس کیارستمی کارگردانی بود که نه به قواعد کلاسیک فیلمسازی وفادار بود و نه به سبک کارگردانهای آوانگارد هنجارشکنی میکرد. او جهان خودش را میساخت. جهانی که فیلم به فیلم رشد کرده، پویاتر و قابل تاملتر میشد.
مهم نیست تا چه اندازه با سبک این کارگردان ارتباط برقرار میکنید سخت است بتوانید مجذوب این شاعرانگی بدیع و منحصر به فرد نشوید. سبک او مانند عینک تیره روی چشمانش از او جدا نشدنی است. و استفاده از صفت «خاص بودن» برای او و فیلمهایش نه تعارف است و نه پز روشنفکری.
کیارستمی در سال ۱۳۱۹ در تهران به دنیا آمد. نخستین تجربه هنری او نقاشی بود او این هنر را تا پایان دوران نوجوانی همچنان ادامه داد تا آنجا که در سن ۱۸ سالگی توانست در یک مسابقه نقاشی برنده جایزه شود. وی اندکی پس از این کامیابی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته شد. قدرت بصری قابهای سینمایی کیارستمی مثال زدنیست. کیارستمی که در دوران تحصیل با آیدین آغداشلو از بهترینهای هنرهای تجسمی همکلاسی بود در دانشگاه نقاشی خواند و گرافیک تمرین کرد. عکسهای وی نیز از دید قوی، نکته سنجی و ابتکار او میآید. تاکنون آثار عکاسی وی در ایتالیا، انگلیس، ژاپن، چین و موزه هنرهای معاصر تهران و گالری گلستان برپاشده است. همچنین وی در اواخر زندگی کتابهایی از ادبیات کلاسیک ایران به نامهای “حافظ به روایت عباس کیارستمی “، “سعدی از دست خویشتن فریاد “، “آتش در باد ” (جزئی از کلیات شمس)،” آب ” (نیما یوشیج به روایت عباس کیارستمی) و “شب ” (گزیده اشعار شاعران کلاسیک و معاصر ایران با موضوع شب) منتشر کرد. کیارستمی داور سومین دوره جایزه معماری میر میران نیز بود و به همراه چند تن از معماران ایرانی نمایشگاه آثار معماری هفتم را برگزار نمود..
آشنایی کیارستمی با هنر گرافیک به فیلمسازی و عکاسی محدود نشد. او طراح پوستر یازدهمین جشن بزرگ سینمای ایران بود و قبلتر از آن طراحی پوستر و تیزر فیلمهایی چون «قیصر» و «رضا موتوری» را بر عهده داشت. همچنین «به همین سادگی» و «یک حبه قند» دو فیلم ساخته رضا میرکریمی بود که تیتراژ آن به خط عباس کیارستمی نوشته و پوستر آن را نیز او طراحی کرده است.
تیتراژ «قیصر» هنوز هم یکی از تیتراژهای درخشان در سینمای ماست تیتراژی که به ماندگار شدن فیلم در اذهان عمومی کمک بسیاری کرد. این همکاری با کیمیایی در تیتراژ و پوستر «رضا موتوری» و حتی در «جرم» هم تکرار شد.
در آن حول و حوش که موج نوی سینما با «گاو» در حال شکلگیری بود کیارستمی در تدارک گروهی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان فعالیت میکرد. اولین فعالیت او «نان و کوچه» فیلمی 11 دقیقهای بود که با تحسین اهالی سینما مواجه شد و منتقدان مطبوعاتی نیز به این فیلم بسیار توجه نشان دادند.
اولین فیلم بلند کیارستمی «گزارش» نام داشت. بعد از ساخت «تجربه» که فیلمنامهاش کاری مشترک از وی و امیر نادری بود و چند فیلم نیمه بلند ازجمله «مسافر» (بر اساس نوشتهای از حسن رفیعی) و «لباسی برای مسافر» با فیلمنامهای مشترک با پرویز دوایی، در سال ۱۳۵۶، کیارستمی اولین فیلم بلند خود به نام «گزارش» را به تهیهکنندگی بهمن فرمان آرا ساخت.
کیارستمی برای فیلمهای «زیر درختان زیتون»، «طعم گیلاس»، «ده»، «کپی برابر اصل» و «مثل یک عاشق» نامزد نخل طلای کن شده و توانسته است برای فیلم «طعم گیلاس» این جایزه را تصاحب کند. همچنین در سال ۲۰۰۳ برای نگارش فیلمنامه «طلای سرخ» به کارگردانی جعفر پناهی نیز برای دریافت جایزه کن نامزد شده بود. اساساً دنیای سینمایی کیارستمی چندان اسکاری نبود اما در میان فیلمسازان مطرح و حرفهای سینما وی را میتوان یک رکورددار در راهیابی به مهمترین و قابلاحترامترین جایزه بینالمللی سینمایی جهان یعنی کن دانست. جشنواره ای که بیشتر اعتبار هنری دارد تا تجاری.
اعتبار و درخشش کیارستمی باعث شد تا وی در سالهای ۱۹۹۳، ۲۰۰۲، ۲۰۰۵ و ۲۰۱۴ بهعنوان داور در جشنواره کن حضورداشته باشد و بار دیگر نامش را بهعنوان یک سینماگر صاحب سبک مطرح کند. همچنین وی در جشنواره فیلم ونیز، سن سباستین، جشنواره فیلم سائوپائولو، در جشنواره فیلم کاپالبیو بهعنوان سرپرست داوران و در جشنواره فیلم کاستندورف صربستان به داوری پرداخت. بیدلیل نیست که او را آبروی سینمای ایران در جهان میخوانند.
«کپی برابر اصل» با بازی ژولیت بینوش اولین ساخته کیارستمی بود که در خارج از ایران فیلمبرداری و ساخته شد. فیلم بعدی کیارستمی به نام «مثل یک عاشق» که در ژاپن فیلمبرداری شد مانند اثر قبلیاش بازخوردهای متفاوتی در برداشت. گرچه هر دو فیلم در سبک و سیاق خود درخشان بودند اما هیچکدام درخشش کارهای قبلی کیارستمی را نداشتند.
عباس کیارستمی در ۱۴ تیرماه ۱۳۹۵ در سن 76 سالگی در پاریس درگذشت. در پی مرگ این کارگردان شهیر، خانواده وی بحث قصور پزشکی را مطرح کردند که پس از آن وزیر بهداشت، دستور پیگیری سریع پرونده را داد و هیات انتظامی سازمان نظام پزشکی، مسئولیت رسیدگی به پرونده را به عهده گرفت و پس از چند ماه بررسی، قصور پزشکی در برخی فرآیندهای درمانی اثبات شد. پس از آن خانواده کیارستمی شکایت به دادگاه کیفری بردند.
مرگ کیارستمی و رسانهای شدن بحث قصور پزشکی موجب شد تا مدتی موضوع خطای پزشکی در جامعه ایران مطرح شود. کاربران شبکههای اجتماعی با هشتگ «اصلاح سیستم درمانی»، «قصور پزشکی» و «حقوق بیمار» تجربههای خود را در نظام درمانی ایران و خطاهای پزشکی با دیگران در میان گذاشتند.
حکم نهایی پرونده پزشکی عباس کیارستمی چند روز پیش در حالی صادر شده که گزارش کامل روند رسیدگی به این پرونده با وجود پیگیری و قولی که وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی داده بود، تاکنون منتشر نشدهاست.
دکتر خلیلی درباره عوارضی که این حکم برای پزشک این پرونده دارد گفت: «تا سه سال برای ایشان عدم سوءپیشینه انتظامی صادر نمیشود و به این ترتیب او نمیتواند مسوولیت فنی مراکز درمانی را بر عهده بگیرد و موسس مرکزی درمانی باشد. همچنین با توجه به سوءسابقهای که در پرونده او است، در صورتی که قصور دیگری انجام دهد و پرونده تشکیل شود، باعث میشود در آراء بعدی، حکمهای سنگینتری برای او صادر شود.»
کیارستمی از جمله کارگردانانی است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران در کشور باقیماند. او بر این باور بود که تصمیم به ماندن مهمترین تصمیم او برای زندگی حرفهای اش بوده است. او میگوید که حضور همیشگیاش در ایران و ملیت ایرانی اش توانایی او در ساخت فیلم را دو چندان کرده است، وی در این باره گفت:
اگر درختی را که ریشه در خاک دارد از جایی به جای دیگر ببرید، آن درخت دیگر میوه نمیدهد و اگر بدهد آن میوه دیگر به خوبی میوهای که در سرزمین مادریاش میتواند بدهد نیست. این قانون طبیعت است. فکر میکنم اگر سرزمینم را رها کرده بودم درست مانند این درخت شده بودم.