عاشقانهها را میتوان به یاد ماندنیترین فیلمهای سینما دانست فیلمهایی که سرشار از لحظات احساسی و دیالوگهای ناب هستند و جان میدهند برای خاطره بازی. با این وجود فیلمسازان چندسالیست ترجیح میدهند عشق را در فیلمهای اجتماعی و کمدی بگنجانند و آن را سوژه اصلی آثار خود قرار ندهند.
در بین فیلمهای سال 97 تنها سه فیلم را میتوان نام برد که عشق در آنها نقشی پررنگ داشته و خط اصلی داستان را در بر میگیرد.
«بمب؛ یک عاشقانه» ساخته پیمان معادی بیشک عاشقانهترین فیلم سال بود و موفق شد توقع مردم از یک عاشقانهی آرام را تا حد زیادی برآورده کند و لحظات احساسی و دلنشین در ذهن تماشاگرانش به یادگار بگذارد.
«شاید آدمها خوشبختترن وقتی عاشق میشن.» این جمله را از زبان یک پسربچه در بحبحه جنگ ایران و عراق میشنویم. گویی همین دیالوگ ساده، جان مایه و انگیزه اصلی معادی برای ساختن اثر جدیدش بوده است. رسیدن به عشق درست آن هنگام که مرگ با بمب و موشک بر مخفیترین پستوی خانهها سرک میکشد. «بمب، یک عاشقانه» دو داستان عاشقانه را به صورت موازی پیش میبرد، عشقی پاک و کودکانه که در حال جوانه زدن است و بازیگوشیهای خاص زمان خودش آن را جذابتر کرده و دیگری روایت عشقی از دوران جوانی که ناگزیر رو به خاموشی میرود و نیاز به هرس مجدد دارد.
«عصبانی نیستم» باوجود نقد تند و تیز اجتماعیاش، یک عاشقانهی تماشاییست. فیلم داستان عشق دختر و پسریست که متاثر از وقایع سیاسی روز جامعه، گام به گام به نفسهای آخرش نزدیک میشود. درمیشیان پس از چهار سال انتظار و دوندگی سرانجام فیلمش را اردیبهشت امسال اکران کرد، فیلمی که اگر در زمان خودش اکران میشد قطعا با استقبال بیشتری مواجه شده و اتفاق بهتری برایش میافتاد.
اما مهترین نقطه قوت فیلم متعلق به وجه عاشقانه آن است. نوید و ستاره با بازی خوب نوید محمدزاده و باران کوثری به کمک فیلمنامهای که رابطهی آنها را با جزئیات به نگارش در آورده و کارگردانی که عشق پرشورشان را با وسواس به تصویر کشیده، تبدیل شدند به یکی از ماندگارترین زوجهای سینمای ایران. قاب لرزان و مستاصل درمیشیان نیز فقط در صحنههای دو نفره نوید و ستاره است که آرام میگیرد، درست مانند قلبِ نوید.